خیال همه راحت شد!
خیال همه راحت شد!
آه!
خیال همه راحت شد!
خنده ای غمناک بر لبان همه نقش بست!
و برادر به تیخی زیر لب گفت:
یک نان خور کمتر بهتر!
جز یک مادر......
که آرزویش دیدن لباس سپید عروسی بر تن دخترش بود!
رفتیم و دفنش کردیم
همان جا کنار همه آنهایی که دفن کرده بودیم!
دخترکی را می گویم که چند روز پیش مرده است!
حالا وجود بی ارزش او هیچ انسان سخاوتمندی را آزار نمی دهد
و آنان که دل به حال فقیران و ثروتمندان می سوزانند
مجبور نیستند به فکر او باشند
و از غم او سیگارهایشان را دود کنند
دستان کوچکش
که اکنون بین خاکها آرمیده است
دیگر به همراه کاسه ای از خانه ای به خانه ای دیگر نخواهد رفت
ته مانده غذای هیچ کس را نخواهد خورد
و هیچ کس
دیگر لیاقت ندارد که ته دیگ غذایش را در بشقاب خالی او بگذارد
دیگر به دستهای تمیز کسی خیره نخواهد شد
و وجود چرکین او هیچ نگاهی را آلوده نخواهد کرد
دیگر حتی
سنگینی نگاهش روی دوش کسی فشار نخواهد آورد
خیال همه راحت شد
حالا او با مرگ کوچکش
که برای کسی هم مهم نبود
کار مهمی کرد!
خیال همه آدمهای مهم را راحت کرد
تنها با یک مرگ
گوشه ای از این جهان خاکی تا دیروز صاف بود
امروز کمی برامده است
آری جنازه ای آنجا دفن شده است
جنازه ای خیلی کوچک
به بزرگی سهمی که از این دنیا داشت
و خداوند مهربان در حق او لطف بزرگی کرد
آن خدای بخشاینده بخشنده
گناهان او را بخشید
و گوشه ای از این زمین پهناورش را به او مرحمت فرمود!
آقایان مهربانی که صاحب املاک خدا در زمین و آسمان هستند
به این موجود نحیف لطفی کرده اند
به این موجود نحیف که تا زنده بود
زندگی اش را مدیون آنها بود
امروز لطفی کرده اند
بار دیگر واسطه انجام خیری شده اند
زمینی به او بخشیده اند که همانجا نفس نکشد
فکر نکند
غصه نخورد
دوست نداشته باشد
فقط آرام بخوابد
و خداوند شاهد است که آنها پولی از او نگرفتند
و خداوند شاهد بر تمام اعمال ماست
حتی آیاتی چند هم از کلام الله مجید برایش تلاوت کردند
خودم با گوشهای خودم شنیدم
حالا خیال همه حاتم های طایی راحت شد
رفتیم و دفنش کردیم
و همه ساعتی برایش گریه کردند
آنها زیر لب با خود میگفتند :
چه دختر خوبی بود!
کاش امروز بین ما بود
بین ما؟
کدام ما؟
حالا خیال همه راحت تر شد
دیگر دفن شده است
دیگر آسوده خاطر خوابیده است!
و لباس پاره ای به تن نخواهد کرد!
و هیچ گاه طعم گرسنگی را نخواهد چشید!
و دیگر
هیچ گاه گریه نخواهد کرد
و زجر نخواهد کشید
و به خدا, با خدایم قهر خواهم کرد
اگر او را به پیش خودش به بهشت نبرد
اگر او را نبرد!
خیال همه راحت شد
رفتیم و دفنش کردیم
ولی آیا با دفن او
دو دست سردش هم دفن شد
آیا صدای چکاوک هم دفن شد
ولی با این همه خیال همه راحت شد
او خیال همه را راحت کرد
جز
جز یک مادر.................................................